رکود تورمی چیست و چه تاثیری بر بازار رمزارزها دارد؟
فهرست مطالب
اگر در بازارهای مالی، به ویژه ارزهای دیجیتال فعالیت داشته باشید، این روزها اصطلاح رکود تورمی یا Stagflation را زیاد شنیدهاید. همانطور که ممکن است متوجه شده باشید، رکود تورمی اصطلاحی است که برای توصیف اقتصاد دارای رکود و تورم بالا استفاده میشود. مدیریت این تلاقی برای سیاستگذاران اقتصادی امری چالشبرانگیز است؛ زیرا تلاش برای رسیدگی به یک موضوع میتواند دیگری را بدتر کند. اما Stagflation دقیقاً چیست؟ این پدیده چه تأثیری بر بازار ارزهای دیجیتال دارد؟ آیا سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال در زمان رکود اقتصادی کار عاقلانهای است؟ برای یافتن پاسخ این سؤالات با ما در ادامه این مطلب همراه باشید.
رکود تورمی چیست؟
رکود تورمی پدیده نسبتاً نادری است که همراه با رکود اقتصادی و تورم بالا رخ میدهد. به عبارت دیگر، رکود تورمی زمانی رخ میدهد که رشد اقتصاد به اندازه کافی سریع نیست که نیازهای مردم را برآورده کند (رکود اقتصادی) و در عین حال، قیمتها نیز افزایش یافته است (تورم بالا). به همین دلیل، رکود تورمی را میتوان به عنوان یک تناقض در نظر گرفت؛ زیرا شرایط موجود با یکدیگر مطابقت ندارند.
در دوران Stagflation، رشد اقتصادی آنقدر کند است که بیکاری افزایش مییابد. در همین حال، قیمتها به قدری افزایش مییابد که گویی شرکتها هر چیزی را که بتوانند تولید کنند، میفروشند. این در حالی است که در چنین شرایطی، تقاضای کمتری برای کالاها و خدمات وجود دارد و این وضعیت ممکن است منجر به بیکاری بیشتر هم بشود.
در یک اقتصاد با نرخ تورم بالا، افراد نمیدانند در آینده میتوانند چقدر از سرمایه خود را خرج کنند. در واقع، تورم برنامهریزی و سرمایهگذاری در زمان حال را سخت میکند؛ زیرا هیچ کس نمیداند پس از مدت مشخص، درآمدش چقدر خواهد بود. این موضوع باعث عدم اطمینان بیشتر و رشد کندتر میشود. بنابراین، رکود تورمی را میتوان ترکیبی از دو کلمه «رکود اقتصادی» و «تورم» دانست.
یک مثال خوب از رکود تورمی به دهه ۱۹۷۰ میلادی برمیگردد؛ زمانی که چندین اقتصاد توسعهیافته به دلیل کمبود جهانی سوخت، رشد اقتصادی کند، بیکاری بالا و تورم فزاینده را تجربه کردند. Stagflation همچنین ممکن است به دلیل سیاستهای پولی یا مالی رخ دهد؛ مانند زمانی که ایالات متحده در دوره مذکور، دلار خود را از استاندارد طلا جدا کرد.
چه چیزی باعث Stagflation میشود؟
رکود تورمی میتواند ناشی از افزایش هزینههای زندگی یا کاهش تولید ناخالص داخلی باشد. البته چند دلیل دیگر نیز برای ایجاد Stagflation وجود دارد؛ از جمله: شوکهای عرضه و خطا در سیاست پولی.
شوک عرضه رویدادی است که باعث میشود قیمتها بدون تغییر در تقاضای کل یا موجودی شرکتها افزایش یابد. این شوکها میتوانند به دلیل اقدامات انسانی تحریک شوند. به عنوان مثال، تضاد بین دولتها ممکن است قیمت نفت یا سایر ورودیهای ضروری در فرآیند تولید را افزایش دهد که منجر به تورم ناشی از هزینه بالا (cost-pull inflation) میشود؛ تورم ناشی از افزایش هزینهها در نتیجه افزایش دستمزدها و مواد خام.
شوکهای عرضه همچنین میتوانند به دلیل افزایش قیمتها در نتیجه بلایای طبیعی رخ دهند. به عبارت سادهتر، تغییر در فرآیند تولید میتواند منجر به کاهش عرضه کالا یا خدمات و در نتیجه، منجر به تورم ناشی از فشار تقاضا (demand-pull inflation) شود؛ نوعی تورم خاص که ناشی از کمبود عرضه است.
از سوی دیگر، خطا در سیاستهای پولی به نحوه مدیریت عرضه پول یک کشور توسط بانک مرکزی آن اشاره دارد. فرض کنید بانکهای مرکزی به دلیل نرخ بهره پایین، پول زیادی را برای وام دادن در دسترس دارند. در این صورت، نرخ بهره کاهش مییابد و باعث فشار تورمی بر دستمزد و قیمت مصرفکنندگان میشود. در مقابل، در صورت بالا بودن نرخ بهره، کاهش فعالیتهای اقتصادی نیز ممکن است منجر به رکود تورمی شود.
رکود تورمی چگونه بر بازار ارزهای دیجیتال تأثیر میگذارد؟
ارزهای دیجیتال یک فناوری نسبتاً نوظهور به شمار میروند. از این رو، هنوز اطلاعات زیادی در مورد اینکه آیا رمزارزها سرمایهگذاری خوبی در طول رکود تورمی هستند و اینکه رکود تورمی به طور کلی برای این بازار خوب است یا بد، وجود ندارد.
برای درک رفتار ارزهای دیجیتال در طول Stagflation، میتوان رفتار بازارهای سنتی در طول تورم یا رکود تورمی را بررسی کرد. رکود تورمی به طور طبیعی برای بازارهای سنتی بد است و از طرفی، بازار ارزهای دیجیتال همبستگی بالایی با شاخصهای عمومی دارند؛ به این معنی که احساسات منفی میتوانند به بخش ارزهای دیجیتال هم نفوذ کنند.
بنابراین، در طول رکود تورمی سرمایهگذاران خرد ممکن است علاقه کمتری به خرید داراییهای دیجیتال داشته باشند و در نتیجه، تقاضای کمتری برای ارزهای دیجیتال نسبت به زمانهای معمول وجود خواهد داشت. به هر حال، تورم بالا به طور مستقیم بر میزان پولی که مردم برای خرید ارزهای دیجیتال (که سرمایهگذاری پرخطرتری محسوب میشود) اختصاص میدهند، تأثیر میگذارد.
با این حال، بسته به استراتژی یک سرمایهگذار، او ممکن است به جای محصولات سرمایهگذاری سنتی، در بخش داراییهای دیجیتال سرمایهگذاری کند. ارزهای دیجیتال روی یک بلاکچین اجرا میشوند و مانند ارزهای فیات به سیاست پولی کشور خاصی وابسته نیستند. هنگامی که تورم در یک کشور افزایش مییابد، اما در کشور دیگری چنین نیست، سرمایهگذاران همچنان میتوانند از سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال سود ببرند؛ حتی اگر ارزش پول اصلی آنها به دلیل فشارهای تورمی از دست برود.
سرمایهگذاران اغلب به دنبال راهی برای محافظت از ثروت خود در برابر Stagflation هستند؛ به ویژه در کشورهایی مانند ونزوئلا یا آرژانتین که در آنها تورم فوقالعاده بالا است و به عبارتی، تورم حاد یا اَبَرتورم (Hyperinflation) رخ میدهد. به هنگام ایجاد اَبَرتورم، قیمت کالاها و خدمات حیاتی در یک کشور به طور غیرقابلکنترلی افزایش مییابد. در چنین کشورهایی و در طول رکود تورمی، ارزهای دیجیتال میتوانند گزینه مناسبی برای سرمایهگذاری باشند؛ زیرا یک وسیله پرداخت جایگزین را فراهم میآورند و از سرمایه افراد در برابر تورم شدید محافظت میکنند.
رکود تورمی برای بیت کوین به چه معنا است؟
همانطور که گفته شد، رکود تورمی در کنار تورم بالا و رکود اقتصادی رخ میدهد و از طرفی، بیت کوین را میتوان به عنوان پوششی در برابر تورم و به طور همزمان به عنوان یک دارایی پرخطر در نظر گرفت که قیمت آن ممکن است در طول رکود اقتصادی کاهش یابد.
در واقع، بیت کوین را میتوان همانند طلا دید که به طور سنتی به عنوان محافظی در برابر تورم عمل میکند. اولاً، بیت کوین یک وسیله پرداخت غیرمتمرکز جهانی است که خارج از کنترل مقامات مرکزی عمل میکند. دولتها هیچ کنترلی بر آن ندارند و این امر باعث میشود که تقریباً از فساد و سیاستهای پولی مصون باشد. علاوه بر این، بیت کوین یک دارایی کمیاب است؛ زیرا حداکثر عرضه آن برابر با ۲۱ میلیون واحد در نظر گرفته شده است. از طرفی، بیت کوین یک دارایی ضد تورمی است؛ چراکه تعداد بیت کوینهای عرضهشده به بازار، هر چهار سال به نصف کاهش مییابد. به دلیل کمبود و محدود بودن عرضه بیت کوین، به این رمزارز «طلای دیجیتال» نیز میگویند.
به طور کلی، ارزش سرمایهگذاریهای پرریسک با افزایش نرخ بهره کاهش مییابد. از طرف دیگر، اگر معلوم شود که سیستم اقتصادی فعلی ناپایدار است، Stagflation میتواند کاتالیزوری برای پذیرش بیت کوین و ارزهای دیجیتال باشد. به عبارت دیگر، اگر بیت کوین به عنوان یک جایگزین یا پوشش در برابر یک سیستم مالی شکستخورده عمل کند، قیمت و پذیرش آن ممکن است در شرایط نامطمئن اقتصادی افزایش یابد. زمانی که اعتماد عمومی به بیت کوین از اعتماد به سیستم اقتصادی فعلی فراتر رود، نقطه عطف بزرگی برای این ارز دیجیتال به دست خواهد آمد.
چگونه با Stagflation مقابله کنیم؟
برای مبارزه با رکود تورمی، دولت میتواند سیاستهای پولی، مالی و سایر سیاستهای افزایش رشد اقتصادی را اعمال کند. ارزهای دیجیتال نیز ممکن است به نوبه خود یک راهحل باشند.
اولین ابزار، سیاست مالی است. از طریق یک سیاست مالی انبساطی، میتوان به منظور افزایش تقاضای کل و تحریک رشد اقتصادی، هزینههای دولت را افزایش یا مالیاتها را کاهش داد. ابزار دوم، سیاست پولی است که شامل دستکاری نرخ بهره برای تلاش برای تحریک اقتصاد است. بانکهای مرکزی میتوانند از سیاست نرخ بهره پایین برای کاهش هزینه استقراض پول استفاده کنند. ابزار سوم، تلاش برای کاهش بیکاری از طریق سیاستهای بازار کار است.
در صورت شکست این اقدامات، گزینههای دیگری نیز وجود دارند که شامل افزایش تعرفهها یا کاهش ارزش پول داخلی برای رقابتی کردن صادرات در بازارهای خارجی است. فروش اوراق قرضه یا سایر ابزارهای مالی نیز میتواند با خارج کردن آن مقدار از گردش، عرضه پول را کاهش دهد.
علاوه بر این، ارزهای دیجیتال هم ممکن است مستقیماً به مبارزه با Stagflation کمک کنند؛ به این صورت که به مردم سراسر جهان اجازه میدهند که بدون نیاز به مراجعه به بانک یا مؤسسه دیگری، در تجارت جهانی شرکت کنند. افزایش دسترسی مردم به بازارهای بینالمللی میتواند به بهبود شرایط اقتصادی جهانی کمک کند و به طور کلی، منجر به رشد پایدارتر آن شود.
خلاصه مطلب
در این مقاله به معرفی مفهوم رکود تورمی و تأثیر آن بر بازار ارزهای دیجیتال پرداختیم.
همانطور که گفته شد، برنامهریزی برای سرمایهگذاری در شرایط Stagflation کار بسیار سختی است. وقتی همه چیز رو به افزایش و صعودی است، همه نابغه هستند، اما وضعیت فعلی بازار مشابه یک بازی حذفی بازیکن در مقابل بازیکن است. بنابراین، شاید بهتر باشد در حاشیه باشید و منتظر بمانید تا گرد و غبار بنشیند.
دیدگاه خود را ثبت کنید