تحلیل تکنیکال ارز های دیجیتال

به طور کلی برای تصمیم‌گیری در مورد ورود یا خروج از یک سرمایه‌گذاری برای کسب سود دو روش اصلی وجود دارد:

تحلیل فاندامنتال که شامل تجزیه و تحلیل مالی یک شرکت برای تعیین ارزش منصفانه بازار است و تحلیل تکنیکال که تلاش می‌کند با جست‌وجوی الگوها و روندهای لازم برای تعیین حرکات قیمت، واکنش بازار را نسبت به روند قیمت‌ها درک کند.

تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست؟

پیش از نگاه به تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال بهتر است که با خود مفهوم تحلیل تکنیکال آشنا شویم. تحلیل تکنیکال در معاملات عبارت است از مطالعه حرکات تاریخی قیمت، حجم معاملات و الگوهای نموداری برای تلاش در پیش‌بینی روندهای آینده بازار. برخلاف تحلیل فاندامنتال که تمرکز بر عوامل کلان اقتصادی دارد، تحلیل تکنیکال به شاخص‌ها و الگوهای قیمتی گذشته تکیه می‌کند تا به شما در گرفتن تصمیم‌های آگاهانه کمک کند. تحلیل تکنیکال را می‌توان در مورد هر گونه داده مانند رمزارز، فارکس، قیمت کالاها و سهام‌ها استفاده کرد.

چرا الگوهای تاریخی اهمیت دارند؟

ایده این است که رفتار بازار تمایل دارد تکراری باشد، چون معامله‌گران اغلب در طول زمان به حرکات قیمتی به شیوه‌های مشابه واکنش نشان می‌دهند. الگوهایی مانند روندها، سطوح حمایت و مقاومت و الگو‌های شمعی (کندل‌استیک) بارها و بارها ظاهر می‌شوند و به معامله‌گران نشانه‌هایی درباره حرکت‌های احتمالی آینده قیمت می‌دهند. با شناسایی این الگوها، می‌توانید تصمیم‌گیری خود را بهبود دهید و فرصت‌هایی با احتمال موفقیت بالاتر را شناسایی کنید.

بدیهی است که برخی از تغییرات قیمت توسط رویدادهای بزرگ بازار هدایت می‌شوند. به‌عنوان مثال، تصمیم فدرال رزرو درباره نرخ بهره می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر بازار داشته باشد. اما در شرایط آرام‌تر بازار، زمانی که رویدادهای کلان اقتصادی کمتر اثرگذار هستند، معامله‌گران معمولاً به داده‌های تاریخی رجوع می‌کنند. آن‌ها با تحلیل حرکت‌های گذشته قیمت، سعی می‌کنند روندهایی را شناسایی کنند که ممکن است برای حرکت‌های آینده بازار مهم باشند.

چه زمانی معامله‌گران از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند؟

معامله‌گران از تحلیل تکنیکال زمانی استفاده می‌کنند که باور دارند حرکت‌های گذشته قیمت و الگوهای نموداری می‌توانند بینشی درباره جهت آینده بازار ارائه دهند. اگر انتظار انتشار داده‌های اقتصادی مهم، گزارش‌های سود یا تصمیمات بانک مرکزی وجود نداشته باشد، ممکن است به‌جای آن به حرکت تاریخی قیمت، سطوح حمایت و مقاومت و شاخص‌های فنی رجوع کنید تا فرصت‌های احتمالی را شناسایی کنید.

برای مثال، اگر یک سهام یا جفت‌ارز در یک دامنه قیمتی مشخص معامله شده باشد، ممکن است به دنبال نشانه‌هایی از شکست قریب‌الوقوع یا به عبارت دیگر، شکل‌گیری یک روند جدید باشید. اگر قیمت با شتاب افزایشی به سطوح حمایت یا مقاومت نزدیک شود، الگوی شمعی صعودی شکل بگیرد یا میانگین متحرک کلیدی قطع شود، ممکن است انتظار حرکت صعودی داشته باشید. در این حالت، تحلیل تکنیکال می‌تواند به شما کمک کند تا تنها بر اساس حرکت قیمت تصمیم‌گیری کنید، بدون نیاز به محرک‌های بنیادی.

معامله‌گران تکنیکال سعی می‌کنند با تحلیل روندها، شتاب حرکت، الگوهای تاریخی و صرف‌نظر از شرایط اقتصادی گسترده‌تر ستاپ‌هایی مطابق با استراتژی خود پیدا کنند. با این حال، مهم است به یاد داشته باشید که تحلیل تکنیکال محدودیت‌هایی دارد، زیرا الگوهای قیمتی و شاخص‌ها همیشه پیش‌بینی‌کننده مطمئن حرکت‌های آینده نیستند. شرایط بازار، اخبار ناگهانی و تغییرات در احساسات سرمایه‌گذاران می‌توانند روندهای مورد انتظار را مختل کنند. بنابراین مدیریت ریسک جامع ضروری است.

تحلیل تکنیکال چگونه کار می‌کند؟

تحلیل تکنیکال با مطالعه داده‌های تاریخی قیمت کار می‌کند تا روندها، سطوح کلیدی و الگوهایی را شناسایی کند که ممکن است حرکت‌های آینده قیمت را نشان دهند. شما می‌توانید به جای اینکه صرفاً به داده‌های اقتصادی یا اصول بنیادی شرکت متکی باشید، از نمودارها، شاخص‌ها و تحلیل حرکت قیمت استفاده کنید تا بر اساس رفتار بازار تصمیم‌گیری‌های آگاهانه انجام دهید.

به طور کلی تحلیل تکنیکال بر سه اصل کلیدی بنا شده است:

۱. قیمت‌ها در روندها حرکت می‌کنند.

بازارها به‌طور تصادفی حرکت نمی‌کنند و روند مشخصی دارند. سه روند اصلی موجود در بازار روندهای صعودی، نزولی و خنثی هستند. در روندهای صعودی سقف و کف‌های جدیدی که تشکیل می‌شوند، از سقف و کف‌های تشکیل‌شده قبلی بالاتر هستند. برخلاف روند صعودی در روند نزولی سقف و کف‌های جدیدی که تشکیل می‌شوند از سقف و کف‌های قبلی پایین‌تر هستند. روند خنثی یا رِنج نیز زمانی تشکیل می‌شود که حرکت قیمت محدود به یک بازه قیمتی مشخص باشد.

شناسایی درست روند حاکم بر یک نمودار می‌تواند کمک کند تا استراتژی‌هایتان را در راستای حرکت بازار بچینید و علیه آن عمل نکنید.

۲. تاریخ اغلب تکرار می‌شود.

الگوهایی که در گذشته دیده شده‌اند، اغلب دوباره ظاهر می‌شوند زیرا رفتار بازار تحت تأثیر روان‌شناسی انسانی است. بنابراین بهتر است به دنبال الگوهای تکراری مانند سر و شانه، سقف و کف دوقلو یا الگوهای شمعی باشید تا حرکت‌های احتمالی قیمت را پیش‌بینی کنید. (اگر این الگوها را نمی‌شناسید نگران نباشید، در ادامه به آنها می‌پردازیم.)

۳. سطوح حمایت و مقاومت اهمیت دارند.

برخی سطوح قیمتی به‌عنوان موانع روانی عمل می‌کنند، جایی که فشار خرید یا فروش افزایش می‌یابد و می‌تواند مسیر حرکت قیمت را تحت تأثیر قرار دهد.

سطح حمایتی، سطح قیمتی است که انتظار می‌رود فشار خرید در آن محدوده افزایش یابد و از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری کند. به عبارت دیگر، وقتی قیمت به این سطح نزدیک می‌شود، خریداران وارد بازار می‌شوند و معمولاً باعث توقف یا برگشت روند نزولی می‌شوند.

سطح مقاومتی، سطح قیمتی است که انتظار می‌رود فشار فروش در آن محدوده افزایش یابد و از افزایش بیشتر قیمت جلوگیری کند. وقتی قیمت به این سطح نزدیک می‌شود، فروشندگان وارد بازار می‌شوند و معمولاً باعث توقف یا بازگشت روند صعودی می‌شوند.

به صورت ساده‌تر سطح حمایت کف قیمتی است که قیمت معمولاً پایین‌تر از آن نمی‌رود و سطح مقاومت سقف قیمتی است که قیمت معمولاً از آن بالاتر نمی‌رود.

این سطوح معمولاً در نمودارها با خطوط افقی مشخص می‌شوند و ابزار مهمی برای شناسایی نقاط ورود و خروج از معامله هستند.

تحلیل تکنیکال در عمل

با ترکیب تحلیل روند، الگوهای تاریخی و سطوح حمایت/مقاومت می‌توانید پیش‌بینی کنید که بازار به کدام سمت حرکت خواهد کرد. این کار اغلب شامل استفاده از اندیکاتورهای تکنیکال (مانند میانگین‌های متحرک، RSI و MACD) برای تأیید سیگنال‌ها پیش از انجام معامله است.

اگرچه تحلیل تکنیکال تضمینی برای موفقیت نیست، اما می‌تواند با تمرکز بر احتمالات به‌جای پیش‌بینی قطعی، شانس موفقیت شما را افزایش دهد. در ادامه به برخی از محبوب‌ترین و پرکاربردترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال می‌پردازیم. اما قبل از آن قصد داریم به معرفی مفهوم اندیکاتور یا شاخص تکنیکال بپردازیم. با ما همراه باشید.

اندیکاتور یا شاخص تکنیکال چیست؟

اندیکاتورهای تکنیکال محاسبات ریاضی هستند که با تحلیل عملکرد یک دارایی به پیش‌بینی حرکت‌های آتی قیمت آن کمک می‌کنند.

همان‌طور که احتمالاً می‌دانید، به دلیل ماهیت پویا و وابستگی بازارهای مالی به عوامل غیرقابل‌پیش‌بینی، پیش‌بینی ۱۰۰٪ دقیق رفتار آن‌ها غیرممکن است. با این حال، اندیکاتورهای تکنیکال می‌توانند به شما کمک کنند برخی گرایش‌ها را شناسایی کرده و پیش‌بینی معاملاتی آگاهانه‌تری داشته باشید.

اندیکاتورهای تکنیکال چگونه کار می‌کنند؟

شما می‌توانید اندیکاتورهای تکنیکال را تنها با چند کلیک روی پلتفرم معاملاتی خود اعمال کنید. اکثر پلتفرم‌های معاملاتی مجموعه‌ای گسترده از اندیکاتورها را ارائه می‌دهند. یکی از محبوب‌ترین پلتفرم‌ها، تریدینگ ویو (Trading view) است که از اغلب ابزارها و اندیکاتورهای مورد نیاز کاربران پشتیبانی می‌کند.

معامله‌گران حرفه‌ای اغلب ترکیبی از چند اندیکاتور و الگوهای نموداری را برای درک عمیق‌تر بازار به کار می‌گیرند. با این حال، بسیار مهم است که مبتدیان نمودار خود را با اندیکاتورهای بیش از حد شلوغ نکنند، زیرا این کار می‌تواند نویز اضافی ایجاد کرده و به سیگنال‌های متناقض منجر شود.

برای شروع، توصیه می‌شود با چند اندیکاتور از هر گروه آزمایش کنید و ببینید کدام‌یک بیشتر با سبک معاملاتی شما هم‌خوانی دارد.

انواع اندیکاتورهای تکنیکال

اندیکاتورها را می‌توان به روش‌های مختلف دسته‌بندی کرد. حتی گاهی ممکن است یک اندیکاتور در چند گروه قرار گیرد، زیرا بسیاری از آن‌ها کارکردهای مشترک دارند. با این حال، یکی از رایج‌ترین روش‌ها تقسیم‌بندی به دو گروه اصلی است:

اندیکاتورها (Indicators)

اسیلاتورها (Oscillators / Momentum Indicators)

هر دو گروه می‌توانند جهت روند یا معکوس شدن آن را نشان دهند و سیگنال خرید یا فروش صادر کنند، اما ویژگی‌ها و کاربردهای متفاوتی دارند.

اندیکاتورهای روند

وظیفه اصلی این اندیکاتورها شناسایی جهت حرکت قیمت (صعودی، نزولی یا رِنج) است. برخلاف خطوط روند ساده، خطوط این اندیکاتورها لزوماً مستقیم نیستند، بلکه داده‌های بیشتری را تحلیل می‌کنند. به عنوان مثال می‌توان به اندیکاتورهای میانگین متحرک ساده (SMA) یا میانگین متحرک (MA)، شاخص جهت‌دار میانگین (ADX/DMS)، ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud)، Parabolic SAR و Alligator اشاره کرد.

اندیکاتورهای حمایت و مقاومت

این اندیکاتورها به‌طور خودکار سطوح حمایت و مقاومت را روی نمودار تشخیص می‌دهند.

از جمله اندیکاتورهای پرکاربرد در این دسته می‌توان به Pivot Points، فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci Retracement) و Fractals بیل ویلیامز اشاره کرد.

اندیکاتورهای نوسان (Volatility Indicators)

این اندیکاتورها دوره‌های نوسان بالا و پایین یک دارایی را شناسایی می‌کنند. نوسان زیاد معمولاً فرصت‌های معاملاتی بیشتری به همراه دارد، اما ریسک ضرر هم بیشتر است. از اندیکاتورهای پرکاربرد در این گروه اندیکاتورهای باند بولینگر (Bollinger Bands) و ATR (Average True Range) هستند.

اندیکاتورهای حجم (Volume Indicators)

حرکت قیمت به قدرت خریداران و فروشندگان یا خرسی و گاوی بودن بازار بستگی دارد. اندیکاتورهای حجم کمک می‌کنند میزان قدرت این جریان‌ها را اندازه‌گیری کنیم. اندیکاتورهای پرکاربرد در این دسته نیز اندیکاتورهای OBV (On-Balance Volume)، VWAP (Volume Weighted Average Price)، Chaikin Money Flow و MFI (Money Flow Index) هستند.

اسیلاتورها (Oscillators / Momentum Indicators)

این گروه از اندیکاتورها معمولاً بین دو محدوده نوسان می‌کنند و وضعیت اشباع خرید (Overbought) یا اشباع فروش (Oversold) را نشان می‌دهند که می‌تواند نشانی از تغییر روند باشد. اسیلاتورها بر خلاف اندیکاتورها در پایین نمودار نمایش داده می‌شوند. اسیلاتورهای RVI (Relative Vigor Index)، MACD (Moving Average Convergence Divergence)، Momentum، RSI (Relative Strength Index)، CCI (Commodity Channel Index)، Stochastic Oscillator و Williams %R (Williams Percent Range) از اسیلاتورهای پرکاربرد در میان کاربران هستند.

باید بدانید که هیچ اندیکاتور خوب یا بدی وجود ندارد؛ چرا که هر یک بینش‌های متفاوتی ارائه می‌دهند. مهم‌ترین بخش در معامله با اندیکاتورها این است که درک درستی از نحوه عملکرد آن‌ها داشته باشید و بتوانید سیگنال‌هایی را که ارائه می‌دهند به‌درستی بخوانید. همچنین همیشه در ذهن داشته باشید که یک اندیکاتور به تنهایی نمی‌تواند معیاری برای تصمیم‌گیری قطعی شما در مورد ورود یا خروج از یک معامله باشد.

در ادامه به 10 اندیکاتور پرکاربرد معاملاتی که می‌توانید از آنها استفاده کنید، پرداخته شده است:

۱. میانگین متحرک ساده (SMA)

میانگین متحرک ساده اندیکاتوری است که میانگین چند نقطه قیمتی در یک بازه زمانی را محاسبه می‌کند و براساس آن یک خط روند ایجاد می‌کند. این خط روند می‌تواند نشان دهد که ارزش یک دارایی در حال افزایش (صعودی) یا کاهش (نزولی) است.

SMA به شما کمک می‌کند جهت روند قیمت را بدون تأثیر نوسانات کوتاه‌مدت شناسایی کنید. این اندیکاتور بر اساس داده‌های گذشته محاسبه می‌شود و در دسته اندیکاتورهای پسرو (Lagging) قرار دارد.

۲. میانگین متحرک نمایی (EMA)

میانگین متحرک نمایی همان SMA است که وزن بیشتری به داده‌های اخیر می‌دهد. به این ترتیب، قیمت‌های جدید تأثیر بیشتری در محاسبه میانگین دارند و شرایط فعلی بازار را بهتر نشان می‌دهند. EMA برای شناسایی روندها استفاده می‌شود و تغییرات را سریع‌تر از SMA تشخیص می‌دهد.

۳. اندیکاتور MACD (میانگین متحرک همگرایی/واگرایی)

MACD اختلاف بین دو میانگین متحرک را بررسی می‌کند تا مشخص شود قیمت‌ها همگرا (در حال نزدیک‌تر شدن) یا واگرا (در حال دورتر شدن) هستند.

اگر میانگین‌ها همگرا شوند، مومنتوم کاهش می‌یابد.

اگر میانگین‌ها واگرا شوند، مومنتوم در حال افزایش است.

سیگنال خرید و فروش از طریق تقاطع خط MACD و خط سیگنال صادر می‌شود.

۴. فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci Retracements)

این ابزار برای سنجش میزان بازگشت (اصلاح) قیمت در برابر یک روند استفاده می‌شود. معامله‌گران با محاسبات فیبوناچی به دنبال یافتن سطوح حمایت و مقاومت احتمالی هستند.

۵. اسیلاتور استوکاستیک (Stochastic Oscillator)

این اندیکاتور بررسی می‌کند که آیا بازار در وضعیت اشباع خرید (Overbought) است یا اشباع فروش (Oversold).

امتیاز بالای ۸۰ نشان‌دهنده وضعیت اشباع خرید و امتیاز زیر ۲۰ نشان‌دهنده وضعیت اشباع فروش است.

۶. باندهای بولینگر (Bollinger Bands)

این اندیکاتور نشان‌دهنده نوسانات قیمت است. باندها بر اساس میانگین متحرک و انحراف معیار ترسیم می‌شوند. حرکت قیمت بالای باند نشان از احتمال اشباع خرید و حرکت قیمت در پایین باند نشان از احتمال اشباع فروش دارد.

۷. شاخص قدرت نسبی (RSI)

RSI یک اسیلاتور بین ۰ تا ۱۰۰ است که مومنتوم بازار را نشان می‌دهد. حرکت این اندیکاتور در محدوده بالای ۷۰ نشان‌دهنده اشباع خرید و حرکت آن در محدوده زیر ۳۰ نشان‌دهنده اشباع فروش است.

۸. شاخص جهت‌دار میانگین (ADX)

ADX قدرت یک روند را نشان می‌دهد (نه جهت آن) و عددی بین ۰ تا ۱۰۰ است. در این اندیکاتور محدوده بالای ۲۵ نشان از روند قوی و محدوده زیر ۲۰ نشان از روند ضعیف دارد.

۹. انحراف معیار (Standard Deviation)

این اندیکاتور میزان پراکندگی قیمت نسبت به میانگین را اندازه می‌گیرد و نشان می‌دهد بازار چقدر نوسان دارد. هرچه انحراف از معیار بیشتر باشد، بازار پرنوسان‌تر است.

۱۰. ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud)

این اندیکاتور یکی از جامع‌ترین اندیکاتورها است که با استفاده از پنج خط مختلف، اطلاعاتی در مورد مومنتوم، روند و سطوح حمایت و مقاومت ارائه می‌دهد. تقاطع این خطوط می‌تواند نشانه‌ای از تغییر روند باشد.

نکته مهمی که درباره اندیکاتورها باید در ذهن داشته باشید این است که اندیکاتورها فقط نشانه‌ای از احتمال وقوع یک اتفاق هستند، نه تضمینی قطعی. آن‌ها بر اساس فرمول‌های ریاضی و داده‌های گذشته کار می‌کنند و به تنهایی برای تصمیم‌گیری کافی نیستند.

به همین دلیل، بهتر است در کنار اندیکاتورها از اخبار، تحلیل بنیادی و تحقیقات شخصی نیز استفاده کنید.

چطور از این اندیکاتورها در کنار هم استفاده کنیم؟

معمولاً معامله‌گران تنها به یک اندیکاتور تکیه نمی‌کنند. همانطور که قبلاً هم گفتیم بهتر است چند ابزار مختلف را با هم ترکیب کنید تا تأیید بهتری به دست بیاورید. برای مثال می‌توانید برای شناسایی روند از میانگین‌های متحرک یا حتی یک خط روند ساده، برای تأیید مومنتوم (قدرت حرکت) از RSI یا MACD و برای مشخص کردن نقاط ورود و خروج از باندهای بولینگر یا فیبوناچی ریترسمنت استفاده کنید.

با استفاده‌ی درست از این ابزارها، می‌توانید توانایی خود در تحلیل حرکات قیمتی را بهبود بخشید و تصمیمات آگاهانه‌تری بگیرید.

یا به عنوان مثالی دیگر فرض کنید که سیگنال خرید در اندیکاتور MACD با سیگنال اشباع فروش در اندیکاتور استوکاستیک همزمان شده است. این امر می‌تواند نشان از این باشد که زمان مناسبی برای ورود به معامله خرید (لانگ) است.

شروع به معامله با تحلیل تکنیکال

انتخاب پلتفرم

پلتفرم تریدینگ ویو ترکیبی از رابط کاربری ساده و ابزارهای کاربردی ارائه می‌دهد. بنابراین برای شروع کار می‌توانید از این پلتفرم استفاده کنید.

یادگیری اندیکاتورهای کلیدی

روی ابزارهای کاربردی‌تر مانند میانگین‌های متحرک (Moving Averages)، MACD و اسیلاتور استوکاستیک تمرکز کنید تا روندها، مومنتوم و نقاط احتمالی ورود را بهتر درک کنید.

تمرین در شرایط واقعی بازار

از حساب‌های دمو برای آزمایش استراتژی‌ها و بهبود روش خود بدون ریسک مالی استفاده کنید.

تعریف استراتژی معاملاتی

یک برنامه و استراتژی ساختاریافته برای معاملات خود طراحی کنید که شامل معیارهای ورود و خروج، قوانین مدیریت ریسک و یک فرآیند تصمیم‌گیری شفاف باشد.

بازبینی و سازگاری

بازارها دائماً در حال تغییر هستند. بدیهی است که استراتژی شما نیز باید متناسب با آن‌ها تکامل یابد. معاملات گذشته را تحلیل کنید، بر اساس تجربه تنظیمات لازم را انجام دهید و از تکنیک‌های جدید آگاه بمانید.

سخن پایانی

در این مطلب نگاهی به تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال انداختیم، بخش‌های مختلف آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم و به مهم‌ترین ابزارها و اندیکاتورهای آن پرداختیم. اگر قصد دارید وارد بازار رمزارزها شوید، داشتن دانش در مورد تحلیل تکنیکال بسیار مهم و ضروری است؛ چراکه اطلاعات نمودارها می‌تواند برای شما پولساز باشد.

توجه داشته باشید که برای تسلط کامل به ابزارهای تحلیل تکنیکال و استفاده از آن، باید آموزش‌های فراوانی ببینید و با یک یا چند مقاله، نمی‌توان نکات تخصصی آن را درک کرد. همچنین پس از یک دوره آموزشی، باید این دانش کسب‌شده را در یک بازار با ریسک کم تست کنید تا به صورت عملی هم با این ابزارهای تحلیل آشنا شوید.

در آخر بدانید که تحلیل تکنیکال ابزاری ارزشمند است، اما هیچ روشی بی‌نقص نیست. یک رویکرد منظم همراه با یادگیری مستمر به شما کمک می‌کند آن را در شرایط مختلف بازار به شکل مؤثری به کار ببرید.