رمزارز، پول است یا دارایی؟
آیا رمزارزها مال یا دارایی محسوب میشوند؟
در رویکرد حقوقی، «مال» چیزی است که ارزش دادوستد دارد و در برابر آن پول یا مال دیگر داده میشود و از نظر اقتصادی ارزش مبادله دارد. (امامی، سیدحسن، حقوق مدنی، ج۱، ص۲۶، تهران، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، چاپ نوزدهم، بهار ۱۳۷۷) معیار تمییز این ارزش، نوعی است و در اختیار عرف است؛ یعنی هر چیزی که در بازار معادل مبلغی پول است، در رویکرد حقوقی «مال» محسوب میشود.
در رویکرد فقهی، «مال» عبارت است از «ما یبذل بازائه مالٌ» یعنی آن است که به ازاءش مال بذل میشود. همینطور گفته شده است که «مال» یعنی «ما یرغب إلیه العُقلاء»؛ یعنی، آنچه عُقلا به آن رغبت میکنند، مال قلمداد میشود.
امام خمینی (رضوانالله تعالی علیه) استدلال نمودهاندکه کسانی که مالیت را در بیع معتبر میدانند، این مالیّت عند جمیع العرف ملاک نیست، مالیّت عند طائفةٍ خاص ملاک نیست؛ حـتی اگر در نزد یک شخص مالیت داشته باشد، آن هم کفایت میکند.
محقق ایروانی نیز در تعریف مال، دو ملاک را مطرح میکند: «حاجه الناس إلیه»، یعنی، مال چیزی است که مردم در امور دنیوی یا امور اخروی احتیاج دارند؛ مثلاً خود قبر با قطع نظر از مُردن و امور اخروی چه ارزشی دارد که آدم قبلاً اینجا را بخرد، آن هم زیر زمین؟ دلِ زمین را بخواهد برای خودش بخرد، برای اینکه در امور آخرت و برای مردنش نیاز دارد. ایشان این توسعه را داده و میگوید: آنچه مردم به آن احتیاج دارند در امور دنیا یا در امور آخرتشان.
شرط دوم عبارت است از «عدم امکان الوصول إلیه بلا إعمال عملٍ»؛ یعنی، مال آن است که انسان، بدون اینکه عملی را انجام بدهد به او نرسد. (آیت الله محمدجواد فاضل لنکرانی، دروس خارج فقه، کتاب البیع براساس تحریرالوسیله، شرایط عوضین، جلسهی پنجم، ۳۱/۶/۱۳۹۴)
بنا بر تعریف حقوقی و فقهی مذکور، در مال بودن رمزارزها تردیدی نیست؛ زیرا:
– رمزارزها، ازنظر اقتصادی ارزش مبادله دارند؛
– عرف داخلی و عرف بینالمللی آنچنان رغبت و تمایلی به رمزارزها از خود نشان دادهاست که امروز ارزش بازار جهانی آن بالغ بر ۳۵۰۰ میلیارد دلار است.
– مردم، برای خرید رمزارزها، مالی پرداخت میکنند که ممکن است شامل ريال، ارز و یا رمزارز دیگری باشد؛
– از رمزارزها برای پاسخ به نیازهای دنیوی، ازجمله سرمایهگذاری، توسعهی فنآوری و یا پرداختهای خارجی استفاده میشود؛ و در نهایت
– تملک رمزارزها، نیاز به فعالیت انسانی دارد که در استخراج و یا تبادل تجاری متجلی میشود.
رمزارزها، در معنای «حقیقی» ارز نیستند؛ صدق عنوان «ارز» بر رمزارزها از حیث «مجاز» میباشد.
– چنانکه وقوف کامل دارند، استعمال لغت در معنای حقیقی، از آموزههای بنیادین اصول است. ارز، در معنای «حقیقت»، عبارت است از پول رایج یک کشور که حاکمیت و بانک مرکزی آن کشور اعتبار آن را تضمین میکنند. چندان که وفق ماده ۵ قانون پولی و بانکی، بانک مرکزی موظف است معادل صد درصد اسکناسهای منتشره، نسبت به تأمین پشتوانه اقدام نماید.
– در مقابل، هیچ یک از رمزارزهای مورد استفاده در جهان، پول رایج هیچ کشوری محسوب نمیشوند؛ و در عینحال هیچ دولتی و به تبع آن بانک مرکزی هیچ کشوری، ارزش آنها را تضمین ننمودهاست.
– بناءً علی هذا، توسعۀ عنوان «ارز» بر «رمزارز»ها، از حیث مجاز صورت گرفته است و از نظر تبادر عرفی «ارز» در معنای حقیقی آن، چندان که در نظام بانکی مصطلح میباشد، استعمال نشده است.
دیدگاه خود را ثبت کنید