
در سالهای اخیر، بازار رمزارزها دیگر نمیتوانند خود را از تأثیر بازارهای مالی سنتی، بهویژه بورس آمریکا، جدا بدانند. بیتکوین که زمانی بهعنوان یک دارایی مستقل و ضدسیستم مالی سنتی معرفی میشد، امروز در بسیاری از مواقع پا به پای شاخصهایی مثل S&P500 و داوجونز حرکت میکند. نمودارهای امروز از والاستریت و مارکت کریپتو، که همگی سبزپوش و صعودی هستند، نمونهای روشن از این همبستگی روزافزون است.
این همبستگی دلایل مشخصی دارد. با ورود سرمایهگذاران نهادی به بازار کریپتو و راهاندازی ETFهای بیتکوین، داراییهای دیجیتال به بخشی از سبدهای سرمایهگذاری سنتی تبدیل شدهاند. از این رو، نقدینگی بازار کریپتو حالا بیش از پیش وابسته به سیاستهای پولی بانک مرکزی آمریکاست. وقتی فدرال رزرو نرخ بهره را کاهش میدهد یا سیگنالهای حمایتی به بازار میدهد، رمزارزها هم جان میگیرند. و برعکس، با افزایش نرخ بهره یا انتشار دادههای تورمی بد، فشار فروش در والاستریت به سرعت به بازار کریپتو نیز سرایت میکند.
اما این همبستگی مزایا و معایبی دارد. از یک سو، تحلیل روند بازار سهام میتواند به معاملهگران کریپتو در شناسایی جهت حرکت بازار کمک کند. اما از سوی دیگر، این وضعیت باعث شده بیتکوین دیگر داراییای مستقل نباشد و در مواقع بحرانهای مالی یا شوکهای اقتصاد کلان، به همراه بازار سنتی سقوط کند.
به همین دلیل، فعالان بازار رمزارز باید فراتر از نمودارهای درونزنجیرهای و تکنیکال فکر کنند. فهم اقتصاد کلان، دنبال کردن دادههایی مثل CPI، نرخ بهره و سخنرانیهای رئیس فدرال رزرو، برای معاملهگران کریپتو به یک ضرورت تبدیل شده است. امروز در بازار رمزارز، دانستن تنها از بلاکچین کافی نیست؛ باید والاستریت را هم شناخت.